مجله خبری-سبک زندگی نگار: چیزهای زیادی دربارهی گذشته وجود دارد که ممکن است حالا برای ما عجیب به نظر برسند و برخی آداب معاشرتی که در گذشته رواج داشتند هم حتماً همین گونه هستند. اما در آن زمان مردم باید این آداب را جدی میگرفتند تا از سوی جامعه پذیرفته شوند. به همین دلیل با اینکه ممکن است حالا عجیب به نظر برسند، اما میتوانند درک بیشتری از زندگی روزمرهی مردم در گذشته به ما دهند.
حتی در نیمهی دوم قرن بیستم هم عرف این بود که در رستوران، مردها غذای زنها را سفارش دهند. البته مردان مؤدب ابتدا از زنی که همراه شان بود میپرسیدند که میل دارد چه غذایی بخورد، اما باز هم این رفتار حالا کنترل گرانه به نظر میرسد.
رعایت آداب معاشرت در دوره ویکتوریا از اهمیت زیادی برخوردار بود. اگر زنی میخواست به مردی هدیه دهد، باید خود آن را میساخت. توانایی ساخت صفر تا صد هدایا نشان میداد که او زن زندگی خواهد بود.
به کسانی که مسئولیت پاسخگویی به تلفنها را داشتند توصیه میشد با اینکه شخص آن سوی دیگر خط آنها را نمیدید، هنگام صحبت خنده بر لب داشته باشند. چون تصور میشد تماس گیرنده میتواند از روی حالت صدا بفهمد که آن شخص خنده بر لب دارد یا نه.
به پدر و مادرها توصیه میشد بعد از به دنیا آمدن فرزندشان در ماههای اول محبتی به او نشان ندهند. در اوایل قرن نوزدهم، کارشناسان تصور میکردند بازی با نوزاد و در آغوش گرفتنش در هنگام گریه، نتیجهای جز لوس شدنش نخواهد داشت.
زنان دوره ویکتوریا نمیتوانستند به صورت مستقیم توجه مردان را جلب کنند، چون کار ناپسندی محسوب میشد. به همین دلیل برخی از آنها به روشهای دیگری برای این کار روی آوردند، مثل استفاده از بادبزن برای ابراز تمایل خود. بستن بادبزن تلویحاً به این معنا بود که زن تمایل دارد با گیرندهی پیامش صحبت کند و باز کردن بادبزن هم این معنی را میداد که: «منتظرم بمان».
یک راه مخفیانهی دیگر برای برقراری ارتباط، استفاده از پاکت و تمبرهای پستی بود. محل چسباندن تمبر و اینکه در کدام گوشهی پاکت قرار گرفته باشد، میتوانست معانی زیادی داشته باشد. اگر تمبر گوشهی بالا راست پاکت چسبانده شده بود، معنایش این بود که آقا یا خانم ویکتوریایی از گیرندهی نامه میپرسید که به او علاقه دارد یا خیر. اما اگر تمبر در گوشهی پایین راست قرار گرفته بود، معنایش این بود که نویسندهی نامه مایل به گرفتن جواب نیست.
لویی چهاردهم، شاه فرانسه، آداب معاشرت مفصلی را وضع کرده بود که همهی درباریان ملزم به رعایت آنها بودند. عجیبترین آنها این بود که اگر کسی میخواست با پادشاه صحبت کند به جای در زدن باید به در ناخن میکشید. به همین دلیل بیشتر درباریان ناخن انگشتان کوچک خود را بلند میکردند.
در کاخ ورسای، ایرادی نداشت که شاه و ملکه در حالی که هنوز در تخت دراز کشیده بودند با دیگران دیدار کنند. به همین دلیل، آنها حتی چیزی به نام «تخت شکوهمند» داشتند، تختی دارای تزئینات که قدرت و جایگاه آنها را میرساند.
وقتی پادشاه به همراه خانواده اش غذا میخورد، درباریان ایستاده یا نشسته روی چارپایه آنها را تماشا میکردند. اگر کسی هم به ملاقات خاندان سلطنتی آمده بود، او هم میتوانست غذا خوردن آنها را تماشا کند. هر چه فاصلهی فرد ایستاده یا نشسته با میز خاندان سلطنتی کمتر بود، امتیاز بالاتری محسوب میشد.
در گذشته مرسوم بود که پادشاهان و اشرافیون شخصی را داشته باشند که غذای آنها را بچشد و از سمی نبودن آن مطمئن شود. اما هنری هشتم پا را از این هم فراتر گذاشته بود و کسانی را مأمور کرده بود تا همهی قسمتهای تختش را ببوسند تا مطمئن شوند آلوده به سم نیست.
منبع: روزیاتو